سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 وقتی قلبی ساده و زیبا ، بی گناه ، زیر آب مدفون شد ، انگار دنیایی 

 

بود که به زیر آب فرورفت و قلب دیگری بود که شکست و قلمی بود که

 

خشکید و سیلابی بود که ... ای کاش جاری می شد ...

 

  • * *
  • با خودم می گفتم : بلورهای کوچکی که روی صورتت نمایان
  •  می شود ، راه های کوچکی است برای عبور . راه ها را از خودت
  •  دریغ نکن ...
  •  
  • و خودم بی محلی می کردم و نشنیده می گرفتم .
  • حالا می فهمم . راه اگر طی نشود ، خراب می شود . غیرقابل
  • استفاده می شود . ای کاش ...

* * *

1- هر جور می خواهی زندگی کنی ، زندگی کن . اما بدان یک روز

 

 می میری .

 

2- هر کاری می خواهی در زندگیت بکنی ، بکن . اما بدان یک روز با

 

 عملت رو به رو می شوی .

 

3- هر کسی یا هر چیزی را در دنیا می خواهی دوست داشته باشی ،

 

 دوست داشته باش . اما بدان که یک روز از آن جدا می شوی .

 

« 3 نصیحت جبرئیل به پیامبر »

 

* * *

 

9 / 11 / 87 . شش ماه گذشت ...

 

حالا هر چی که بود

 

حالا هرچی که هست

 

توی هر خاطره

 

فقط دل ما شکست ...

 

 

                          

                                 دوباره اشک

 

 


نوشته شده در  چهارشنبه 87/11/9ساعت  8:47 عصر  توسط صوفی 
  برای دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آرزو
آمدنم بهر چه بود ؟!
نیست بالاتر از سیاهی رنگ
حتی بیشتر از خود آرزو
من واقعی
سخت
اسم اعظم
[عناوین آرشیوشده]